شیخ رجالی ، کربلایی احمد یکی از شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط را در خواب می بیند و ایشان این چنین نقل می کنند که : «ما شبی در این عالم مفتخر به دیدار جناب حافظ لسان الغیب شدیم و از خود او شنیدیم که ایشان غزل معروف (شاه شمشاد قدان،خسرو شیرین دهنان) را فقط و فقط برای حضرت ابوالفضل عباس (ع) سروده است.»
شاه شمشــاد قدان،خسـرو شیـرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صــف شـکنان
مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود
بنـــده من شـو و برخوـر ز هــمه سیــمــتنان
کمـــتر از ذره نــهای پســت مشــو مهـر بورز
تا به خـــلوتگـه خورشـیـد رسـی چـــرخ زنان
بر جهان تکـــیه مکــن ور قدـحی مــی داری
شــادی زهـــره جبیــنان خــور و نازک بـدنان
پیـر پیمـــانه کـش من که روانـش خوش باد
گفـــت پرهــیز کن از صحـبت پیـمان شکنان
دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل
مـرد یــزدان شـــو و فارغ گـــذر از اهـرمنـان
با صبـــا در چمــن لالـه ســحر مــیگفـــتم
که شهـیدان کهاند این هــمه خونین کفنان
گفت حافظ مــن و تو محـــرم این راز نهایــم
از مــی لعــل حکـایت کن و شیرین دهـنان
نظرات شما عزیزان:
عکسات قشنگن.
.gif)
.gif)